با آن همه 
دیدی آخـــر
من ماندم و تمـــام ابعـــاد نبودنت؟
دیدی چه زود با نفس نفس آن غریبه
تمام قول هایت بر تک درخت آرزوهایم بر باد رفت؟
اما شک نکن شاهزاده بی وفایم
من نیز خیانت را از تو خواهم آموخت !
و یک شب
در آغوش مرگ
عطـــش وار
لـــب هایم را به لـــب هایش خواهـــم دوخــــــت ...